دولــت دوازدهم و مجلس دهم در یکی دو ســال پایانــی عمر خود، حذف یارانههای پنهان، هدایت درســت یارانه نقدی به سمت طبقات «فرودست» جامعه، حذف مرفهــان از دریافت یارانه نقدی و اصــاح قیمت حاملهای انرژی را بــا جدیت پیگیری میکنند؛ واقعیت اما این اســت که در اقتصاد ایران، یارانههای پنهان به مراتب بزرگتری برای طبقات «فرادســت» وجود دارد که جا دارد حذف رانتها از چنین مواردی آغاز شود.
با شــوک سنگین ارزی سال گذشــته و در نتیجه افزایش نامتناسب قیمت نهادههای تولید، بنگاههای خصولتی از قبیل فولادیها، نفتیها، پتروشیمیها و معدنیها 300 تا 400 هزار میلیارد تومان رانت پنهان به جیب زدند.
افزایش نرخ ارز همچنین حدود 400 هزار میلیارد تومان یارانه پنهان نصیب دارندگان رانتهای اطلاعاتی و وابستگان به قدرت کرد که یکی از عمدهترین ایــن رانتخواران بانکهای خصوصی بودند کــه از محل توزیع ارز دولتی و سکه به شدت منتفع شدند.
در مجموع 20 بنگاه حدود 700 هزار میلیارد تومان سود خالص را در بورس داشــتند که سهم هر ایرانی از این یارانه پنهان یک میلیون تومان است، اما همین بنگاهها حداکثر 7 درصد مالیات دادند!
متأســفانه ســال گذشــته نزدیک به 800 هزار میلیارد تومان و به تعبیری دو برابــر بودجه دولت از طریق مالیات تورمــی و افزایش قیمت تمام اقلام، رانتهای اینچنینی توزیع شد و این رانتهای پنهان در نتیجه سازوکارهای اقتصادی وضع شــده که بیشــترین فایده و کمترین هزینه را به فرادستان میرساند.
در این ســازوکار، منابع کشور با عنوان خصوصیســازی به صورت مفت به خصولتیها داده میشــود که نه مالیات متناســب با درآمــد میدهند و نه نهادههای تولید را متناسب با نرخ ارز دریافت میکنند.
واقعیت این اســت که برای حفظ منافع این رانتخواران و دریافتکنندگان یارانههای عظیم و پنهان، افزایش قیمت ســوخت را علم کردهاند، حال آنکه درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین در مقابل یارانه طبقات فرادست، عدد قابل توجهی نیســت و در این میان نزاع اصلی این است که درآمد حاصل از این اصلاح قیمت را قرار است به گروههای خاص فرودست بپردازند.
تأکید میکنم «حذف یارانه سوخت» را دولت و مجلس علم کردهاند تا با این کار 10 برابر این رقم را برای گروههای دارای نفوذ و فرادســت حفظ کنند؛ اگر دولت و مجلس درحقیقت به فکر طبقات فرودســت هستند باید قیمت نهادههای شرکتهای منتفع را متناسب با نرخ ارز بالا ببرند.
واقعیــت این اســت مردمی که درآمد ریالی دارند نبایــد برای امرار معاش، دلاری هزینــه کنند و برعکس آنها که درآمد ارزی دارند، هزینهها را ریالی بپردازند. دولت در شــرایطی که سیســتم حمل و نقــل عمومی، ضعیف و خودروها گران و پرمصرف اســت بیشک با افزایش قیمت سوخت نمیتواند از مردم حمایت کند و مصرف را بهینه ســازد.
مگر از ســال 89 تاکنون که قیمتها را اصلاح کردند مصرف بنزین پایین آمد و مردم مرفه شــدند؟ آیا غیر از این اســت که مــردم روز به روز فقیرتر شــدهاند و دولت هزینههای جدیدی را برای حمایت از اقشار ضعیف متحمل شد؟
متأســفانه هر اقدامی امروز به نام حمایت از مردم صورت میگیرد، اما مردم دیگر مفلوکتر از آن شــدهاند که حتی بتواننــد هزینههای روزمره خود را تأمین کنند و تجربه تاریخی نشــان داد با توجه به شــوک قیمتی حاصل از اصلاح قیمتها، هزینههای به مراتب ســنگین تری در برابر یارانه پرداختی از جیب مردم آســیبپذیر میرود و افزایش قیمت بنزین به سرعت به دیگر اقلام سرایت میکند.
لازم است دولت و مجلس بدانند کسانی که ماهانه 20 تا 30 میلیون تومان درآمد دارند و خودرو چند صد میلیونی ســوار میشــوند با افزایش قیمت حاملها هیچ تغییری در معیشتشــان رخ نمیدهــد، اما آن که نهایتاً پراید ســوار اســت و درآمد محدود دارد، افزایش قیمت بنزین، نظم زندگیاش را مختــل میکند.
یقین دارم افزایش قیمت حاملها و هدفمندی یارانه نقدی هر چند به عنوان حذف یارانه پنهان مطرح میشــود، اما به کام فرادســتان اســت نه فرودســتان؛ این کار خیانتی بزرگ به مردم جامعهای است که در ســیطره مالیات تورمی و شوک سنگین قیمتهاست و عواقب بدی به همراه خواهد داشــت.
معتقدم اگر بنا بر حمایت از طبقه فرودســت است باید حق ایــن طبقه را از گروههای خاص گرفت و با توجه به اینکه منافع فرادســتان رانتخوار به اندازه کافی تأمین شده و مردم هم به قدر کافی مفلوک شدهاند، دولت و مجلس باید این روند را متوقف کنند.
نظر شما